باستانشناسي دوره آهن ايران اكنون عمري فراتر از يك سده يافته، اما هنوز پرسشهاي بسياري درباره هنر و فرهنگ مردمان ايران در اين دوران تاريخساز باقي است.
نخستين فصل اين كتاب تلاش دارد چيستي فرهنگ عصر آهن و دامنه جغرافيايي ـ تاريخي آن را درون مرزهاي كنوني ايران بررسي نموده و چارچوبهاي سياسي، اجتماعي، نژادي و فنشناختي آن را در حد آگاهيهاي موجود رسم كند. در فصلهاي بعدي چهار منطقه مهم عصر آهن ايران )كناره درياي كاسپين و شمالخاوري، شمالباختري، زاگرس مركزي، و مركز ايران) بررسي شدهاند.
رويكرد اين كتاب خوانش هنر هر محوطه باستاني در بافتي يگانه و مستقل بوده تا فهم كليت فرهنگي هريك از اين مكانها دستيافتنيتر شود. بهنظر ميرسد شناخت ابتدايي هركدام از اين تمدنها با نگاه متمركز بر جنبههاي گوناگون هنريشان (همچون معماري، فلزكاري، سفالگري، زيورسازي، پارچهبافي و عاجتراشي) ميتواند توانايي بهتري براي پژوهشگران فراهم سازد، تا همبستگيهاي بينافرهنگي هر مكان باستاني با ساير محوطهها را در يك بافت بزرگتر منطقهاي پيجويي كنند.
بيش از صد و شصت محوطه باستاني عصر آهن ايران در اين نوشتار بررسي شدهاند. آثار بهجا مانده از عصر آهن ايران اكنون در بيش از پنجاه موزه و دهها مجموعه خصوصي جهان نگهداري ميشوند. تصاويري از شاخصترين نمونههاي اين آثار در نوشتار حاضر گرد آمده تا بينش كاملتري نسبت به هنر ايران در اين دوره پراهميت فرادست آيد.