موزه پديدهاي است كه از ابتدا ظهور و حضور آن با مخاطب پيوند داشته، بهگونهاي كه امروزه موزهها با مخاطبان خود معنا مييابند. با مطرحشدن موزه بهعنوان پديدهاي اجتماعي ـ فرهنگي و رسانهاي تأثيرگذار در جامعه، اهميت شناخت بازديدكننده موزه، نيازها، انتظارات و انگيزههاي آنها و همچنين شيوههاي جذب بازديدكنندهها و تبديل كردن آنان به مخاطب موزه، بيشازپيش موردتوجه پژوهشگران و همچنين مديران موزه قرار گرفته است. در سطح جهاني، بحث مخاطبشناسي در حوزه مطالعات موزه جايگاه ويژهاي به خود اختصاص داده، بهگونهاي كه مطالعات بازديدكننده بهعنوان يكرشته متمايز و علمي شناختهشده و به شكل گسترده و پيوستهاي توسط پژوهشگران و متخصصان مورداستفاده قرار ميگيرد. اين كتاب به بررسي نظريهها، مفاهيم و مباني مخاطب و مخاطبشناسي در موزه ميپردازد و بر آن است كه زمينهساز ورود اين شاخۀ علمي به فضاي پژوهشهاي ضروري موزه در ايران باشد.